استفاده زن از اموال سایر ورثه
آیا زن میتواند در چیزى که از شوهرش ارث نمیبرد (مانند زمین و بناى خانه) تصرّف کند؟
براى تصرّف باید از ورثه دیگر اجازه بگیرد.
براى تصرّف باید از ورثه دیگر اجازه بگیرد.
در فرض سؤال که نوههای آن مرد زنده هستند زوجه بیش از یکهشتم نمیبرد.
هرگاه زن دائمى از دنيا برود چنانچه اولاد نداشته باشد نصف تمام مال او به شوهر مىرسد و بقيّه را ورثه ديگر مىبرند و اگر از آن شوهر يا از شوهر ديگرى اولاد داشته باشد یکچهارم تمام مال او به شوهرش مىرسد و بقيّه به وارثان ديگر.
زن و شوهر دائم باوجود هرکدام از طبقات سهگانه، از هم ارث میبرند.
مسئله حبوه ارتباط صددرصد با مسئله قضاى نماز و روزه ندارد، هرکدام حکم جداگانهای است.
آنکه اول به دنیا آمده است پسر بزرگتر است.
در مورد تفنگ احتیاط مصالحه با سایر ورثه است و درصورتیکه صغیر داشته باشد، باید حقّ صغیر را بدهند و اگر بیش از متعارف گلوله داشته باشد حق تمام ورثه است و نیاز به مصالحه با پسر بزرگ نیست اما نیزه ملحق به حبوه نیست.
1- هرگاه ميّت قرض داشته باشد، چنانچه قرضش بهاندازه مال او يا زيادتر از آن باشد، قرآن، انگشتر و شمشير و لباس او به پسر بزرگترش نمیرسد و بايد به قرض او بدهند، ولى اگر اموالش بيشتر باشد و بتوان قرض او را داد و مقدار قابلتوجهی هم براى ورثه باقى میماند، بايد آن چهار چيز را به پسر بزرگترش داد.2- اگر آن قرآن قیمت فوقالعادهای دارد همه ورثه در آن شریکاند3- فقط انگشتر و قرآن و شمشیر و لباسی که میپوشیده یا آماده پوشیدن بوده جزء حبوه است آن هم درصورتیکه قیمت فوقالعادهای نداشته باشد
اگر ميّت از اين چهار چيز بيش از يكى دارد، مثلاً دو قرآن يا دو انگشتر دارد چنانچه از همه آنها استفاده مىكرده همه به پسر بزرگترش مىرسد.
هرگاه وارث همسر و برادر و خواهر مادری به همراه برادر و خواهر پدری یا پدر و مادری و یا هر دو باشد همسر سهم خود را میبرد، خواهر و برادر مادری یکسوم اصل مال را میبرد و مابقی بین سایرین تقسیم میشود مثلاً اگر تمام مال شش تومان باشد، سه تومان به شوهر و دو تومان به برادر و خواهر مادرى و يك تومان به برادر و خواهر پدر و مادرى مىرسد.
در چنین صورتى ضامن جریره میتواند دیه را باز پس بگیرد یعنى نه ارث میبرد و نه دیه را میپردازد.
تصادف اتومبيل مشمول حكم هدم كه در روايات به آن تصريح شده است. بنابراين، بايد هر يك از فوتشدگان را فرض كرد كه زودتر مرده و اموال وى را در ميان ورثهاش تقسيم كرد و سهم آنها كه مردهاند به ورثه در قيد حيات آنها مىرسد.