مرکز پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی

در فرض سؤال غسل جنابت مقدم است و میت را تیمم بدهند.

اگر يقين دارد به فضاي حلق می‌رسد و فرو می‌رود براي روزه اشکال دارد.

هرگاه جنسى را به كسى دهد و بگويد اين جنس را به اين قيمت براى من بفروش و هر چه زيادتر فروختى مال خودت باشد معامله صحيح است و مقدار زيادى مال دلّال مى‏باشد، همچنين اگر بگويد اين جنس را به اين قيمت به تو فروختم و او بگويد قبول کردم، هرچه زيادتر از آن قيمت بفروشد مال خود اوست.

قصاص مربوط به قاتل است و شخص اکراه کننده حبس ابد دارد.‌

نماز مستحبي را می‌توان‌ نشسته خواند و به فتواي اخير ما لازم نيست هر دو رکعت را یک‌رکعت حساب کند، بلکه می‌تواند به همان اندازه اصلي بخواند. مثلاً هشت رکعت نماز نافله ظهر ايستاده را به‌صورت هشت رکعت نشسته بخواند

مرد و زن هرکدام اختیاردارند از اموال خودشان در هر راهی مصرف نمایند، البته باید به‌گونه‌ای باشد که موجب اختلاف نشود اما بدون رضایت دیگرى حق تصرّف در مال او را ندارند.

اگر اين ريزش مو به عسر و حرج تبديل شود و چهره فرد به‌گونه‌ای می‌شود كه به‌زحمت می‌افتد می‌تواند غسل جبيره‏ اى انجام دهد و اگر ممكن نشود تيمم كند.

می تواند یک دهم آن را مثلا برای خود بردارد.

شرایط مزبور کلاً صحیح و لازم‌الاجراست.

اعتقاد ما در مورد دار زدن این است که، باید طورى دار بزنند که محکوم بمیرد; مانند آنچه در زمان ما مرسوم است. این همان چیزى است که از ادّله شرعیّه استفاده مى شود.‌

در صورتی که ضمن قرارداد فروش چنین شرطی کنند باید خریدار به آن عمل کند. در غیر این صورت مجاز است به دیگران هم بدهد و استفاده کنند.

شرط در ضمن معامله به هر صورت باشد تفاوت نمى‏كند بلكه بدون شرط نيز تكثير جايز نيست.

هرگاه غسل واجب يا مستحب معتبر ديگرى انجام داده كفايت مى‌كند و حجش صحيح است و اكنون وظيفه‌اى ندارد، ولى اگر هيچ غسلى نكرده، هرچند حجش اشكالى ندارد، امّا واجب است طواف‌ها و نمازهاى آن را اعاده كند و اگر خودش قادر نيست نايب بگيرد؛ و تا آن زمان از ارتباط با همسر اجتناب نماید.

ظاهر روایت اطلاق دارد.‌

هرگاه گرفتن مهریه از شوهر براى او عیب نباشد و مشکلى در زندگانى او شوهرش ایجاد نکند، مستطیع است و باید به حجّ برود.