نابالغ يا ديوانه بودن پسر بزرگتر هنگام مرگ والدين
مسأله 1212ـ هرگاه پسر بزرگتر در موقع مرگ پدر يا مادر نابالغ يا ديوانه بوده، هروقت بالغ و عاقل شود بايد نماز و روزه پدر يا مادر را قضا نمايد.
مسأله 1212ـ هرگاه پسر بزرگتر در موقع مرگ پدر يا مادر نابالغ يا ديوانه بوده، هروقت بالغ و عاقل شود بايد نماز و روزه پدر يا مادر را قضا نمايد.
مسأله 701ـ نافله هاى شبانه روزى عبارتند از: نافله ظهر هشت رکعت و نافله عصر نيز هشت رکعت است، نافله مغرب چهار رکعت و نافله عشا دو رکعت است که نشسته خوانده مى شود، نافله شب يازده رکعت و نافله صبح دو رکعت است و چون دو رکعت نافله عشا يک رکعت حساب مى شود، مجموع اين نافله ها سى و چهار رکعت خواهد بود، ولى در روز جمعه سى و هشت رکعت است زيرا چهار رکعت به نافله ظهر و عصر اضافه مى شود (همه نافله ها دو رکعت دو رکعت خوانده مى شود).
مسأله 656ـ کسى که خودش توانايى بر تيمّم ندارد بايد نايب بگيرد، يعنى کسى دستهاى او را بر زمين زند، و اگر ممکن نيست، بر زمين بگذارد و بعد با دست خودش او را تيمّم دهد، اگر اين هم ممکن نباشد بايد نايب دست خود را بر چيزى که تيمّم بر آن صحيح است بزند و بر پيشانى و دستهاى او بکشد.
مسأله 598ـ اگر يقين داشته باشد بدن بکلى از بين رفته و خاک شده است شکافتن قبر اشکالى ندارد، مگر در قبور امامزاده ها و شهدا و علما و صلحا که اگر سالها بر آن بگذرد نيز نبش قبر آنها جايز نيست.
مسأله 1236ـ در جماعت چند چيز بايد رعايت شود:اوّل ـ نبودن حايلميان امام و مأموم و همچنين ميان مأمومين نسبت به يکديگر بايد چيزى که مانع ديدن است نباشد، بلکه حايل شيشه اى نيز اشکال دارد، امّا اگر مأموم زن باشد حايل ميان او و مردان مانعى ندارد.
مسأله 1242ـ اگر يک يا چند قدم ميان امام و مأموم يا مأمومين با يکديگر فاصله باشد، بطوريکه به آن جماعت گويند مانعى ندارد، بنابراين فاصله شدن يک يا دو نفر که نماز نمى خوانند مانعى ندارد، ولى مستحبّ است صفوف کاملاً به هم متّصل باشد.
مسأله 534ـ اگر براى غسل دادن ميّت مرد، مرد پيدا نشود زنانى که با او محرمند مى توانند او را غسل دهند، همچنين اگر براى غسل دادن ميّت زن، زن پيدا نشود مردهايى که با او محرمند مى توانند او را غسل دهند و بهتر است از روى لباس باشد.
مسأله 2267ـ هرگاه جان مسلمانى به خاطر گرسنگى يا تشنگى در خطر باشد بر همه واجب است به او آب و غذا داده و از مرگ نجاتش بخشند.
مسأله 128ـ مشروب الکلى که از جو گرفته مى شود و به آن «آبجو» مى گويند حرام و از جهت نجاست مانند شراب است، ولى آبى که براى خواصّ طبّى از جو مى گيرند و به آن «ماء الشّعير» مى گويند و ابداً مسکر نيست، پاک و حلال است.
مسأله 89ـ بول و مدفوع انسان و هر حيوان حرام گوشت که خون جهنده دارد، يعنى اگر رگ آن را ببرندخون از آن به سرعت جارى مى شود، نجس است، احتياط واجب آن است از بول حيوان حرام گوشت که خون جهنده ندارد نيز اجتناب کند; ولى فضله حيوانات کوچک ـ مثل پشه مگس و مانند آنها پاک است ـ بنابر اين از فضله موش و گربه و حيوانات درنده و مانند آنها بايد اجتناب کرد.
مسأله 111ـ سگ و خوک معمولى نجس است، حتّى مو و پنجه و ناخن و رطوبتهاى آن نجس مى باشد ولى سگ و خوک دريايى پاک است.