مدّت حيض
مسأله 432ـ مدّت حيض کمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمى شود، حتّى اگر مختصرى کمتر باشد حيض نيست.
مسأله 432ـ مدّت حيض کمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمى شود، حتّى اگر مختصرى کمتر باشد حيض نيست.
مسأله 2419ـ امر به معروف و نهى از منکر مراتبى دارد که بعضى از اين مراتب، احتياج به اجازه حاکم شرع ندارد و بعضى دارد، آنچه احتياج به اجازه حاکم شرع ندارد همان امر به معروف با زبان و دل و نصيحت کردن يا اعراض و بى اعتنايى و ترک مراوده نمودن است و اگر تأثير نکرد جايز است با کلمات تند و خشن که خالى از گناه باشد يا با توسّل به زور، به اين طريق که جلو فرد گنهکار را بگيرد، يا وسايل گناه را از دسترس او خارج سازد، اقدام نمايد ولى اگر براى امر به معروف و نهى از منکر لازم شود که متوسّل به ضرب و جرح يا اتلاف اموال و بالاتر از آن گردد در اين صورت هيچ کس بدون اجازه حاکم شرع حقّ اقدام ندارد، بلکه بايد اصل کار و مقدار و اندازه آن طبق ضوابط اسلامى با نظر حاکم شرع تعيين گردد.
مسأله 1272ـ کسى که بيمارى جذام (خوره) يا برص (پيسى) دارد بنابر احتياط نمى تواند امام جماعت شود حتّى براى مثل خودش.
مسأله 756ـ اگر مرواريد يا موم همراه نمازگزار باشد براى نماز او اشکالى ندارد ولى نماز خواندن با دکمه صدف که از حيوان حرام گوشت گرفته مى شود مشکل است.
مسأله 1894ـ اگر بعد از قرارداد، صاحب زمين يا زارع بميرد مزارعه به هم نمى خورد و ورثه آنها به جاى آنان خواهند بود، ولى اگر زارع بميرد و شرط کرده باشند که شخصاً زراعت کند مزارعه به هم مى خورد و اگر زراعت نمايان شده باشد بايد سهم او را به ورثه اش بدهند، ولى ورثه نمى توانند صاحب زمين را مجبور کنند که زراعت در زمين باقى بماند، مگر اين که چيدن آن موجب ضرر و زيان آنها شود.
مسأله 539ـ جايز نيست براى غسل دادن ميّت مزد بگيرند، ولى مزد گرفتن براى کارهاى مقدّماتى و نظافت او و مانند آن اشکالى ندارد.
مسأله 1189ـ هرگاه کسى اوّل وقت مسافر بوده و نماز را نخوانده و بعد به وطن يا جايى که قصد دارد ده روز بماند وارد شود بايد نماز را تمام بخواند و بعکس، اگر کسى اوّل وقت در وطن يا محلّ اقامت بوده و نماز را نخوانده، مسافرت کرد، بايد نمازش را در سفر شکسته بخواند.
مسأله 1164ـ هرگاه مسافرى مى خواهد ده روز پشت سر هم در محلّى بماند، يا مى داند اجباراً بايد در آنجا توقّف کند بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1902ـ درختانى که احتياج به آبيارى ندارند و از آب باران يا رطوبت زمين استفاده مى کنند، اگر به کارهاى ديگرى مانند بيل زدن و کود دادن و سمپاشى که موجب زياد شدن يا مرغوبيت ميوه مى شود احتياج داشته باشد معامله مساقات در آن صحيح است.
مسأله 1901ـ در مورد بوته خربزه و خيار و مانند آن اگر قرارداد روشنى بگذارند و تعداد چيدن و سهم هر کدام را مشخص کنند صحيح است، هر چند مساقات ناميده نمى شود.
مسأله 13ـ اگر مسأله اى پيش آيد که حکم آن را نمى داند مى تواند عمل به احتياط نمايد، يا اگر وقت آن نمى گذرد صبر کند تا دسترسى به مجتهد پيدا کند، و اگر دسترسى ندارد يک طرف را که بيشتر احتمال صحّت مى دهد انجام مى دهد و بعداً سؤال مى کند، اگر مطابق فتواى مجتهد بود صحيح است وگرنه بايد اعاده کند.
مسأله 419ـ هرگاه زن روزه دار بعد از نماز ظهر و عصر مستحاضه شود براى روزه آن روز غسلى ندارد.