وجوب قضا بر کسى که بعد از وقت بفهمد نمازش باطل بوده است
مسأله 1194ـ هرگاه بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را که خوانده باطل بوده بايد آن را قضا کند.
مسأله 1194ـ هرگاه بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را که خوانده باطل بوده بايد آن را قضا کند.
مسأله 1195ـ کسى که نماز قضا برعهده دارد بايد درخواندن آن کوتاهى نکند، ولى واجب نيست آن را فوراً به جا آورد، مگر آنکه يک يا دو نماز قبل از آن قضا شده باشد که احتياط واجب اين است که پيش از نماز همان روز آن را قضا کند.
مسأله 1196ـ کسى که نماز قضا بر ذمّه دارد مى تواند نماز مستحبّى بخواند و خواندن نماز قضا قبل از نماز يوميّه يا بعد از آن مانعى ندارد.
مسأله 1197ـ اگر کسى گمان دارد بعضى از نمازهاى گذشته او صحيح نبوده، يا فراموش کرده است، احتياط مستحب آن است که قضاى آن را به جا آورد.
مسأله 1198ـ در نماز قضا ترتيب واجب نيست، جز در ميان قضاى ظهر و عصر و مغرب و عشاء از يک روز.
مسأله 1199ـ کسى که چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمى داند، مثلاً نمى داند دو نماز بوده يا سه نماز، کافى است مقدار کمتر را بخواند، امّا اگر قبلاً شماره آنها را مى دانسته، ولى به واسطه سهل انگارى فراموش کرده، احتياط واجب آن است که مقدار بيشتر را بخواند.
مسأله 1200ـ کسى که نماز قضا از روزهاى پيش بر ذمّه دارد مى تواند قبل از خواندن نماز قضا به نمازاداى روزانه مشغول شود، مگر آنکه يک يا دو نماز قبل از آن باشد که بنابر احتياط واجب بايد قبلاً بجا آورد.
مسأله 1201ـ کسى که مى داند يک نماز چهار رکعتى بر ذمّه دارد، امّا نمى داند قضاى ظهر بوده يا عصر يا عشاء اگر يک نماز چهار رکعتى به نيّت ما فى الذّمّه يعنى قضايى که بر عهده اوست بخواند کافى است و در بلند خواندن و آهسته خواندن حمد و سوره مخيّر است.
مسأله 1202ـ هيچ کس نمى تواند نماز قضاى ديگرى را که در حال حيات است به جا آورد، هر چند او از خواندن نماز قضا عاجز باشد، امّا بعد از مردن مانعى ندارد.
مسأله 1203ـ نماز قضا را مى توان با جماعت خواند، خواه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا، ولى احتياط مستحب اين است که هر دو يک نماز را بخوانند، مثلاً نماز قضاى ظهر را با نماز ظهر بخواند و نماز قضاى عصر را با نماز عصر.
مسأله 1204ـ مستحبّ است کودکى که خوب و بد را تميز مى دهد به نماز خواندن و ساير عبادتها عادت دهند، بلکه مستحبّ است او را به قضاى نماز تشويق کنند (البتّه نبايد اين کار به صورتى انجام گيرد که موجب ناراحتى و بيزارى او از نماز گردد).
مسأله 1205ـ بر پسر بزرگتر (يعنى بزرگترين پسرى كه بعد از مرگ آنها در حال حيات است) واجب است كه نماز و روزه هايى كه از پدر يا مادرش فوت شده و از روى نافرمانى نبوده و توانايى بر قضا داشته، بعد از مرگ آنها به جا آورد، بلكه اگر از روى نافرمانى هم ترك كرده باشد بنابر احتياط مستحب بايد به همين طور عمل كند، همچنين روزه اى را كه در سفر نگرفته هرچند توانايى قضاى آن را پيدا نكرده¬اند احتياط آن است كه پسر بزرگتر قضا نمايد.