حکم محدود کردن اختیارات مرد
با توجّه به اینکه طبق مادّه 15 بند 3 کنوانسیون محو اشکال تبعیض علیه زنان، کلیّه قراردادها و اسناد خصوصى که در جهت محدود کردن اختیارات و اهلیّت قانونى زنان است ملغى اعلام میشود، آیا زن و مرد هنگام ازدواج میتوانند شروطى را در ضمن عقد بگنجانند که مفاد آن محدود کردن اختیارات همسر باشد؟
در بعضى از موارد میتوان از طریق شرطى حقّ همسر را محدود کرد، مانند حقّ سکنى و امثال آن، امّا در مواردى که شرط برخلاف کتاب و سنّت یا مقتضاى عقد باشد جایز نیست، خلاصه موارد مختلف است.
انصراف شرط عدم ازدواج مجدد زوج به عقد دائم
با توجّه به اینکه در قانون مدنى، نکاح اعمّ از دائم و منقطع است، درصورتیکه زوج شروط مندرج در عقدنامه را پذیرفته باشد و ازدواج مجدّد (اعم از دائم یا منقطع) نماید، آیا زوجه میتواند تقاضاى طلاق کند؟ آیا همسر دیگر، شامل نکاح موقّت هم میشود؟ آیا در صورت اثبات و تحقّق تخلّف، دادگاه میتواند حکم فسخ نکاح را صادر نماید؟
شرط مزبور منصرف به ازدواج دائم است و شامل عقد موقّت کوتاه مدّت نمیشود. ولى اگر عقد موقّت براى مدّت طولانى، مثلاً چند سال باشد، زن (طبق شرایط عقدنامه) وکیل در طلاق خواهد بود.
شرط ازدواج مرد با زن خود در آخرت
اگرزن شرط ازدواج را منوط کند به پذیرش اینکه مرد باید در آخرت هم با او ازدواج کند وحق ازدواج با سایر زنان بهشتی و حوریان را نداشته باشد،آیا شرط قبول است و با قبول آن از سوی مرد موظف به عمل آن می شود؟
شرایط عالم دیگر با این عالم متفاوت است و این شرط اعتباری ندارد.
ضمان عرفی مهریه توسط پدرشوهر
اگر پدر شوهر ضامن پرداخت مهریه نشده باشد اما عرفا در یک منطقه ای مهریه را پدر شوهر پرداخت می کند آیا در صورت فوت پدر شوهر مهریه عروس ها جزء بدهی های او محسوب شده است و ابتدا باید مهریه عروسها از اموال او پرداخت شود و سپس اگر چیزی باقی ماند بین ورثه تقسیم شود؟ یا مهریه عروسها جزء بدهی های پدر شوهر محسوب نمی شود؟ (ضمنا پدر شوهر در زمان حیات مهریه یک از عروس ها را پرداخت کرده است)
در صورتی که در عرف محل به قدری شایع باشد که به منزله شرط ضمن عقد محسوب شود باید از اموال او پرداخت شود.
مشروط کردن ازدواج به مراعات شئون دینی
اگر مردی در جلسه خواستگاری از نماز و روزه و حجاب بپرسد و آن زن به دروغ بگوید که همه را رعایت میکند و بعد از ازدواج مشخص شود که رعایت نمیکرده و نمیکند آیا چنین ازدواجی باطل نیست ؟ با توجه به اینکه این سه مورد جزو شروط ازدواج مرد بوده و برای مرد بسیار مهم بوده و اگر حقیقت را میدانست با آن زن ازدواج نمیکرد ؟
ازدواج باطل نیست، سعی کنید تدریجا با تذکرات دوستانه او را به وظیفه اش آشنا کنید.
عدم لزوم عمل به شرطی که برای رابطه غیر شرعی بوده
اگر مردی با دختر مجرد یا زن بیوه رابطه نامشروع بدون خطبه عقد موقت برقرار کند و قبل از رابطه بین طرفین قرار شود به ان دختر یا زن بیوه مبلغ پولی داده شود در ازای رابطه ولی بعد از رابطه مرد پولی به دختر ندهد و دختر ناراضی برود آیا مرد باید طبق قرار عمل کند و پول دختر یا زن بیوه را بدهد تا رضایت او را حاصل کند؟
می تواند پول را به او ندهد ولی قطعا هر دو مرتکب گناه بزرگی شده اند و باید توبه کرده و با کارهای نیک آینده، گذشته را جبران کنند.
شرط عدم پرداخت مهریه در صورت نازا بودن زن
اگر مرد شرط کند که در صورتی که زن باردار نشود من میتوانم بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهم و زن هم این شرط را قبول کند آیا این شرط صحیح است و قابلیت اجرا دارد؟
چنین شرطی خلاف مقتضای عقد بوده و جایز نیست و اجرا نمی شود.
شرط رفتن به منزل شوهر به دریافت اجناسی غیر از مهریه
اگر زوجه رفتن به خانه شوهر را منوط به دریافت اجناسی غیر از مهریه کرده باشد؛ ولی زوج امتناع کند آیا حقّی برای زوجه است؟ و در صورت خودداری از رفتن به خانه شوهر حق نفقه دارد؟
اگر این شرط، قبل از عقد باشد و عقد مبنی بر آن خوانده شود یا در ضمن عقد شرط کنند، زوج باید به آن عمل کند، ولی اگر بعد از عقد شرط شود، لازمالاجرا نیست و در این صورت اگر زوجه به خانه شوهر نرود ناشزه می شود و حق نفقه ندارد.
شرط تعداد دفعات تمکین
اگر زن دائمى شرط کند که هفتهای فقط یکى دو بار تمکین کند، آیا این شرط صحیح است؟
چنانچه طرفین به این شرط راضى شده باشند این شرط صحیح است.
ممانعت از اشتغال زن بعد از دادن اجازه کتبی بعد عقد
اگر در عقد نامه اجازه اشتغال به همسر داده نشده باشد ولي بعداز يكسال اجازه اشتغال داده شود به صورت كتبي دريك كاغذ و متاسفانه اشتغال همسر باعث ايجاد مشكلات عديده اي از لحاظ روابط زناشويي و بدحجابي و غيره گردد حال سوال این است که با توجه به اينكه قانون اين اختيار را از زوج سلب نموده بخاطر مجوز كار كه بعدا به زوجه داده، آيا امكان اين وجود دارد كه مانع اشتغال زوجه گردم؟
با توجه به اینکه اجازه در ضمن عقد نکاح نبوده تا زمانی که مایل هستید ادامه دارد و تصور نمی رود قانون چیزی بر خلاف این بگوید مگر اینکه در ضمن عقد خارج لازمی اجازه صادر شده باشد.