حقوق فرزند بر والدین
حقوق فرزند که بر پدر و مادر واجب می باشد چیست؟
بر پدر و مادر واجب است که در جهت تعلیم و تربیت صحیح فرزند تلاش جدی کنند و او را به وظایف دینی آشنا سازند و تا زمانی که قادر به تامین نیازهای خود نیست نفقه او را تامین نمایند.
بر پدر و مادر واجب است که در جهت تعلیم و تربیت صحیح فرزند تلاش جدی کنند و او را به وظایف دینی آشنا سازند و تا زمانی که قادر به تامین نیازهای خود نیست نفقه او را تامین نمایند.
هرگاه آنها با مسائل مهمّ و سرنوشت ساز فرزند بدون دليل كافى مخالفت كنند، جلب رضايت آنها لازم نيست؛ هرچند باید از هرگونه رفتار اهانت آمیز نسبت به آن ها خودداری گردد.
احقاق حقوق کردن در برابر ظلم پدر و مادر شرعاً اشکالى ندارد، و از آن قاعده مستثنى است ولى هر قدر گذشت نماید بهتر است.
هرگاه وارث ميّت فقط پدر و مادر او باشند، مال سه قسمت میشود دو قسمت آن را پدر و يك قسمت آن را مادر میبرد؛ مگر اینکه ميّت دو برادر، يا چهارخواهر، يا يك برادر و دو خواهر داشته باشد كه همه آنها پدر و مادرى باشند يا پدرى فقط (يعنى پدر آنان با پدر ميّت يكى باشد) مادر شش يك مال را میبرد و بقيّه به پدر مىرسد. (در اصطلاح فقهی به «دو برادر، يا چهارخواهر، يا يك برادر و دو خواهر» حاجب میگویند)
دیه بر عهده هر دو است; هرکدام به مقدارى که در آن کار سهیم بودهاند.
حق حضانت قابل واگذار کردن نیست (ولو اینکه قدرت نگهداری نداشته باشد) ولی استخدام پرستار برای نگهداری با نظارت یا وکالت دادن به دیگری اشکال ندارد و هر زمان خواست او را عزل مینماید.
هر دو مسئولیت دارند و در صورت بیماری والدین، فرزندان وظیفهدارند برای آنها پرستار بگیرند و حقالزحمه آن را در صورت فقیر بودن والدین، فرزندان بدهند و اگر بهجای پرستار خودشان اقدام کردند مانعی ندارد.
کار خوبی است و رضایت پدر و مادر شرط نیست ولی اگر آنها اذیت و آزار میشوند باید از این کار خودداری کرد.
مدرک عمده بر تفاوت بین پدر و مادر در این حکم، روایات فراوانى است که در این زمینه وارد شده است. بسیارى از این روایات کلمه «رجل» یا کلمه «اب» دارد. جالب این که تنها در سوال راوى نیست، تا بگوییم راوى سوال از محلّ ابتلاى خود کرده، بلکه در کلام امام(علیه السلام) نیز وجود دارد، که خود دلیلى بر تفاوت مى باشد. و به یقین حمل «رجل» یا «اب» بر مفهوم اعمّ، به حسب متفاهم عرب امکان ندارد، و تعبیر به «والد» نیز ظهور در همین معنا دارد، و حمل بر مفهوم اعمّ بسیار مشکل است، و با موازین فقهى نمى سازد. به علاوه، مساله تقریباً اجماعى است و مخالفت با آن، با این همه اقوال و روایات، با ذوق فقه سازگار نمى باشد. و تمسّک به قاعده «درء» در این جا بسیار مشکل است; زیرا عمومیّت قانون قصاص از آیات و روایات عدیده استفاده مى شود، و استثناء کردن از آن، دلیل محکمى مى خواهد که در مورد مادر وجود ندارد. ضمناً این تفاوت، فلسفه نسبتاً روشنى هم دارد که شاید بر خوانندگان عزیز که اهل تحقیق هستند، پوشیده نباشد. خوب بود فکرى براى گرفتن این امتیاز از پدر مى کردید; نه این که این امتیاز را به مادر بدهید!!
چنانچه لباس و چیزهایی باشد که مخصوص کودکان است تعلق به نوزاد دارد خمس ندارد (ولی اگر تا زمان تکلیف نوزاد باقی بماند و بعد از بلوغ تا یک سال مصرف نشود بنابر احتیاط واجب خمس دارد) و اگر هدیه به صورت پول و مانند آن باشد متعلق به پدر است و در اینصورت باقیمانده آن در سر سال خمسی بنابر احتیاط واجب خمس دارد.
در صورتی که یقین داشته باشد سبب سقط بچه نزدیکی است دیه تعلق می گیرد و از دیه چیزی به پدر و مادر نمی رسد.(پدر و مادر باید مشترکا دیه را بپردازند)