تعارض اذن پدر و جد پدری
اگر پدر راضی به ازدواج باشد و جد پدری راضی نباشد قول کدامیک مقدّم است؟
حرف کسی که رضایت دارد و اجازه میدهد مقدّم است.
حرف کسی که رضایت دارد و اجازه میدهد مقدّم است.
تنها دخترانی که یکبار با اذن پدر ازدواجکردهاند و به هر علتی از شوهرانشان جداشدهاند برای ازدواج مجدد نیاز به اذن پدر ندارند.
درصورتیکه نزدیکی صورت گرفته مهرالمثل را بپردازد.
در فرض سؤال جنبهی وضعی دارد و شرط صحّت عقد است.
اگر قبلاً یکمرتبه با اذن پدر به عقد صحيح شرعي مردي درآمده، براي ازدواج مجدّد نيازي به اجازه پدر نيست؛ مشروط بر اینکه ازدواج دوّم به مصلحت او باشد.
در این دوران اجازه گرفتن زن لازم نیست.
دختری که سن او بیش از سی سال است بهشرط اینکه فرد هوشیاری باشد و بتواند تصمیم بگیرد و مصلحت خود را تشخیص دهد میتواند بدون اذن پدر ازدواج کند.
درصورتیکه دختر هوشیار و رشیده باشد و مصالح خود را تشخیص دهد و مفسدهای پیش نیاید، نیازی به اجازه پدر ندارد.
درصورتیکه دختر سن کمی نداشته و دارای رشد کافی عقلی و جسمی بوده و قدرت تشخیص مصالح خود را داشته باشد چنانچه مفسدهای پیش نیاید، ازدواج با او بدون اذن پدر مانعی ندارد و منظور از باکره دختري است که قبلاً ازدواج صحیح (و لو مطابق اعتقاد خودشان) نکرده باشد، خواه عضو بکارت موجود باشد، يا نه.
درصورتیکه دختر سن کمی نداشته و دارای رشد کافی عقلی و جسمی بوده و قدرت تشخیص مصالح خود را داشته باشد چنانچه مفسدهای پیش نیاید، ازدواج با او بدون اذن پدر مانعی ندارد و منظور از باکره دختري است که قبلاً ازدواج صحیح (و لو مطابق اعتقاد خودشان) نکرده باشد، خواه عضو بکارت موجود باشد، يا نه.
درصورتیکه دختر سن کمی نداشته باشد و دارای رشد کافی عقلی و جسمی و تشخیص مصالح خود بوده باشد مانعی ندارد.