کشته شدن دیگری به جهت عدم مهارت در تیراندازی
چنانچه شخصى قصد مضروب کردن دیگرى را داشته باشد و عمل وى نوعاً کشنده باشد و به لحاظ عدم مهارت یا لرزش دست و مانند آن، شخص دیگرى به قتل برسد، قتل عمدى است یا خیر؟
این مسأله دو صورت دارد: صورت اوّل این که فرد دوّم بطور عادّى در معرض نبوده و بر اثر خطا، ضربه اى بر او وارد شده، در این جا قتل خطاست; ولى اگر هر دو در کنار هم و در معرض بوده اند و شخص ضارب مهارتى نداشته و احتمال اصابت به هر یک از آن دو وجود داشته است، قتل عمد محسوب مى شود.
قصاص قاتلی که به درخواست مقتول او را کشته
کسى به خطّ خود، یا طبق شهادت شهود، از کسى خواسته که او را بکشد، آیا در این صورت قاتل وى قصاص مى شود؟
آرى قصاص مى شود و رضایت او مانع از این کار نیست.
قصاص قاتلی که در حال مستی مرتکب قتل شده
قاتل مدّعى است که در حال مستى مرتکب قتل شده و اصلاً قصد قتل نداشته است، آیا در صورت صحّتِ ادّعاىِ متّهم قصاص وى منتفى مى گردد؟
اگر مستى ثابت نشود، قصاص ثابت است و اگر مستى در حال قتل ثابت شود دو حالت دارد: نخست این که کسى بوده که در حال مستى غالباً مرتکب امثال این امور مى شده، در این جا نیز قصاص ثابت است; در غیر این صورت فقط دیه دارد.
مجازات کشته شدن دیگری در درگیری بدون قصد قتل
دو نفر در روستا به علتی با یکدیگر درگیر می شوند و از فاصله حدود 10 الى 15 مترى سنگى به سمت دیگری پرتاب نموده، که به گلوى وى اصابت مى کند، پس از گذشت حدود سه ساعت از این ماجرا، مجروح به کلانترى مراجعه، و از آنجا به درمانگاه انتقال داده شده، و در آنجا فوت مى نماید. پزشکى قانونى علّت مرگ را اصابت جسم سخت به ناحیه گردن و عوارض ناشى از آن بیان کرده است، ولى متّهم در تمامى مراحل تحقیقات منکر پرتاب سنگ شده، و حتّى خود او نیز جهت طرح شکایت علیه مقتول به کلانترى مراجعه کرده، و در آنجا دستگیر شده است. حال نوع قتل و جازات این فرد چه می باشد؟
چنانچه طبق شهادت دو شاهد عادل ثابت شود که متّهم آن سنگ را به گردن مقتول زده، و مرگ مستند به اصابت آن سنگ باشد، و متّهم قصد قتل داشته، یا چنین سنگى در فاصله مذکور غالباً عامل مرگ باشد، قتل عمد محسوب مى شود، و قصاص دارد. در غیر این صورت (و حتّى در صورت شک) باید دیه بپردازد.
مجازات کسی که دیگری را مجبور به قتل کرده
اگر انسان فرد دیگرى را اجبار کند که شخص ثالثى را بکشد، چه کسى قصاص مى شود؟
قصاص مربوط به قاتل است و شخص اکراه کننده حبس ابد دارد.
مشارکت دو نفر در قتل یک نفر
نفر اوّل به وسیله سنگ ضربه اى بر سر مقتول وارد آورده، و او را به زمین انداخته است مضروب در حال مرگ بوده که همان شخص دوباره سنگى بر مى دارد تا به او بزند امّا نفر دوّم سنگ را از ضارب اوّل گرفته، و دو دستى ضربه اى بر سر مضروب وارد مى کند، و فرد مذکور بر اثر ضربه مغزى فوت مى کند. وکیل اولیاى دم در مورد ضربه دوّم هنگام طرح شکایت خود گفته: «ضربه دوّم آخرین رمق حیات را از متوفّى سلب نموده است.» 1-اگر فرضاً هر دو ضربه بر یک نقطه سر وارد شده باشد آیا قتل عمد است یا شبه عمد، و قاتل کدام نفر است؟2ـ آیا مادّه 217 قانون مجازات اسلامى که مى گوید: «هرگاه جراحتى که نفر اوّل وارد کرده، مجروح را در حکم مرده قرار داده، و تنها آخرین رمق حیات در او باقى بماند، و در این حال دیگرى کارى انجام دهد که به حیات او پایان بخشد، اوّلى قصاص مى شود و دوّمى تنها دیه جنایت بر مرده را مى پردازد.» در این مورد صدق مى کند؟
1. این دو ضربه خواه بر یک نقطه وارده شده باشد یا دو نقطه، قتل عمد است. و هر دو مشترکاً قاتل محسوب مى شوند.2. آنچه را در بالا ذکر کرده اید مشمول آن مادّه نیست; مگر این که واقعاً نفر اوّل کار او را تمام کرده باشد.
نوع مجازات ممسک و دیدبان
در کتب فقهى مى خوانیم: «اگر کسى دیگرى را بگیرد، و فرد دوّمى او را به قتل برساند، در حالى که سوّمى آنها را دیده بانى کرده تا جنایت را انجام دهند، قاتل محکوم به قصاص، نگهدارنده محکوم به حبس ابد، و چشمان دیده بان با میلِ سرخ شده یا نظیر آن، کور مى گردد.» مجازاتى که براى «نگهدارنده» و «دیده بان» بیان گردیده، چه نوع مجازاتى است؟ حدّ یا تعزیر؟ و آیا اولیاى دم مى توانند «نگهدارنده» و «دیده بان» را عفو نمایند، تا مجازات آنها ساقط شود؟ و آیا مى توان چند سال حبس یا تبعید را جایگزین مجازاتهاى فوق الذکر (حبس ابد و کور کردن) نمود؟
این مجازات نه حدّ است و نه تعزیر، بلکه از فروع قصاص است، و به همین دلیل قابل گذشت مى باشد. و در مورد تبدیل آن به مجازات های دیگر این کار در مواردى جایز است.