اجبار به اجاره زمین بعد از روشن شدن غصب
آیا غاصب یا مالک می توانند طرف دیگر را مجبور به اجاره یا معامله زمین یا درخت نمایند؟
طرفین نمی توانند یکدیگر را مجبور به اجاره یا معامله زمین یا درخت نمایند.
طرفین نمی توانند یکدیگر را مجبور به اجاره یا معامله زمین یا درخت نمایند.
در اجاره مىتوان با زبان عربى يا فارسى يا هر زبان ديگر صيغه خواند (مثلاً مالك به شخصى بگويد فلان ملك خودم را به فلان مبلغ در فلان مدّت به تو اجاره دادم، او هم بگويد: قبول كردم) و نيز كافى است كه ملك خود را بهقصد اجاره در اختيار مستأجر بگذارد و او هم تحويل بگيرد.
در این مدّت بهمنزله امانت است و بعد از پایان مدّت باید به مالک اصلى یا وکیل او بازگردانده شود.
هرگاه كسى بدون خواندن صيغه براى انجام دادن كارى اجير شود همینکه با درخواست طرف معامله، مشغول كار شود اجاره صحيح است.
در شرایط فعلى متعارف این است که کرایه هرماه را در پایان آن ماه میپردازند و این بهصورت یک شرط ضمنى درآمده است و عمل بر طبق آن اشکالى ندارد; مگر اینکه تصریح برخلاف آن کنند و زمان معیّنى را شرط نمایند.
چنين شرطى مانعى ندارد.
اجارههای بلندمدت برخلاف مصلحت وقف است و جايز نيست، بايد چند سال به چند سال تجديد شود و استفاده از آن براى مسجد و مصلّى و حسینیه مانعى ندارد؛ هرچند احكام مسجد بر آنها جاری نمیشود.
زراعت و درخت و ميوه آن مال غاصب است، ولى بايد اجاره زمين را در مدّتى كه زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمين بدهد.
لازم است صاحب تالار به کسانی که تالار را اجاره می کنند سفارش کنند از هر گونه کار خلاف شرع پرهیز کنند، اگر تخلف کردند آنها مسوول هستند و او وظیفه ای ندارد.
چنانچه آب و زمین موقوفه را اجاره کرده و شرط خاصّى نگذارده، هر نوع مایل باشد مى تواند از آن استفاده کند.