تفاوت مراجع تقلید مسئولین و مشتریان مؤسسات بانکی
نظر به این که شاغلین صندوق و ارباب رجوع آن، از مراجع مختلفى تقلید مى کنند، و فتاواى آیات عظام در خصوص سیستم بانکدارى مختلف است، تکلیف ما نسبت به مسائل شرعى و نظرات متنوّع مطرح شده چیست؟
گردانندگان صندوق موظّف هستند طبق فتاواى مرجع خود عمل کنند، و فحص و جستجو درباره این که ارباب رجوع از چه کسى تقلید مى کنند، بر آنها لازم نیست.
اسقاط حق رجوع به سبب تغییر جزئی در هبه
آيا تغيير جزئى از عين موهوبه (مثل بريدن و دوختن پارچه) يا از بين رفتن بخشى از طلاى هديه شده، مثل زنجير آن كه دانه هاى مستقل دارد، موجب اسقاط حقّ رجوع زوج است؟
بريدن و دوختن سبب سقوط رجوع مى شود، ولى از بين رفتن قسمتى از زنجير باعث سقوط حقّ رجوع به بقيّه نمى شود.
موارد عدم جواز رجوع به هبه
در چه مواردي رجوع به هبه جايز نيست؟
هبه در چند صورت قابل برگشت نيست:1.هبه معوَّضه باشد؛ يعني در قبال آن چيزي دريافت کرده باشد.2.هبه به ذي رحم (بستگان نسبي) باشد.3. مورد هبه تغيير پيدا کرده باشد مثلاً زمين باشد و در آن خانه ساخته باشند يا پارچه اي باشد و با آن لباس دوخته باشند يا فروخته باشند.4. هبه کننده فوت کند.5. هبه به قصد قربة الي الله پرداخت شده باشد. در اين پنج صورت هبه قابل بازگشت نيست.
موارد هبه لازم
مواردی که هبه لازم است نه جایز و واهب حق رجوع ندارد کدام است؟
هبه به ارحام و اقوام در صورتیکه تحویل داده باشد یا به قصد قربت هبه ای انجام دهند نمی تواند رجوع کند و همچنین هبه معوضه لازم الاجراست.
مطالبه سهم الارث بعد از هبه آن
شخصی سهم الارث پدری خود که شامل عرصه و اعیانی یک باب ساختمان مسکونی است را به برادر بزرگتر خود هبه نموده و بخشیده اند و بعد از اینکه برادر بزرگتر در قبال اخذ بهاء و ثمن اقدام به فروش ملک به یکی دیگر از وراث فوق نموده است بقیه وراث سهم بخشیده شده خود را مطالبه می نمایند لطفاً نظر مبارک خویش را در باره مطالب ذیل بیان فرمائید: آیا حقی (از وراث مدعی) بر ذمه خریدار باقی مانده است؟
اگر سهم خود را به برادر دیگر بخشیده اند و تحویل وی داده اند حق رجوع ندارند.
رجوع واهب در صورت عدم تحقق شروط هبه
اگر در هبه مشروط، موهوب له به شرط عمل نکند، و مال موهوبه را به دیگرى منتقل نماید، آیا واهب حقّ رجوع دارد؟
آرى واهب حقّ رجوع دارد، ولى بعد از رجوع باید مثل آن (در صورتى که مثلى باشد) و قیمت آن را (در صورتى که قیمى باشد) برگرداند.
اختلاف زوجین در هبه یا صلح بودن مالی
زوجينى كه قرابت نسبى ندارند در مورد مالى اختلاف دارند زوج به عنوان اين كه فلان مال را به زوجه هبه كرده بخواهد رجوع كند، و زوجه مدّعى باشد شوهر به بيع يا صلح يا مانند آن از عقود لازمه به او تمليك كرده و بيّنه و مانند آن هم در بين نباشد، قول كدام يك مسموع است؟ اگر زوجه در فرض هبه، مدعى از بين رفتن يا تغيير و تبديل عين موهوبه باشد و زوج منكر باشد حكم چگونه است؟
اگر مرد دليلى بر اثبات ادّعاى خود اقامه نكند حقّ رجوع ندارد و در فرض ادّعاى عدم تغيير يا از بين رفتن، قول زوج مقدّم است.
رجوع به حاکم شرع جهت الزام یکی از شرکا به قبول توافق با سایر شرکا
حدود ده نفر در يك حلقه چاه و موتور مربوط به آن شريك هستند. همه شركا توافق کردهاند موتور گازوئیل سوز آبكش را برقى كنند (چون برقى كردن بهصرفه است) ولى يك نفر از شركا راضى به اين امر نمیشود. آيا بقيّه افرادى كه قصد برقى كردن موتور را دارند. میتوانند با مراجعه به حاكم آن شريك مخالف را الزام به قبول نمايند؟
هرگاه وضع فعلى باعث ضرر و زيان قابلملاحظهای براى ديگران شود حاكم حق دارد او را الزام به اين كار كند.
حکم رجوع به ورثه برای دریافت هزینه تجهیز میّت
در صورت عدم توانایی مالی میّت برای تأمین مخارج واجب مانند کفنودفن، چنانچه یکی از ورثه هزینه تجهیز میّت را بپردازد آیا میتواند بعد از تجهیز میّت، جهت وصول هزینهها به سایر ورثه رجوع کند؟
در فرض سؤال، نمیتواند به سایر ورثه رجوع کند؛ مگر اینکه با توافق آنها این کار را کرده باشد و در این صورت باید طبق توافق عمل شود
موارد رجوع در احتیاطات
آیا در جملاتى از قبیل «خالى از اشکال نیست»، «محل تأمّل است» و «بعید نیست که چنین باشد» میشود به مرجع تقلید دیگرى رجوع کرد؟
در احتیاطات، رجوع به غیر جایز است و همچنین در جمله «خالى از اشکال نیست» و جمله «محل تأمّل است» و امّا جمله «بعید نیست» در تعبیرات ما فتواست.