استفاده از حق حبس در صورت تقسیط شدن مهریه
برخی از مواقع زوجه برای درخواست مهریه از حقّ حبس استفاده کرده و دادگاه مهریه را تقسیط میکند آیا حقّ حبس تا پایان اقساط جاری است؛ هرچند ده سال و سی سال طول بکشد؟
با تقسیط مهریه و پرداخت اولین قسط، حقّ حبس از بین میرود چراکه موضوع ادای دین تغییر کرده است؛ به این صورت که مهریه از پرداخت یکجا به پرداخت اقساطی تغییر پیداکرده و با پرداخت قسط اوّل، مهریه دریافت شده است و حقّ حبس از بین می رود. ولی چنانچه در پرداخت هر قسط کوتاهی کند حقّ حبس برای زوجه باقی خواهد بود البته توجّه داشته باشید با تمکین و آمیزش ولو یکبار، حقّ حبس زایل میشود؛ و اگر حقّ حبس را تا پایان اقساط بپذیریم گاهی تمکین بعد از 40 یا 60 سال انجام میشود!
تکلیف مهریهای که عندالمطالبه نوشتهشده ولی زوج قادر به پرداخت نمیشود
اگر مهریه ای را که زوج نمیتواند عندالمطالبه بپردازد (مانند بسیاری از جوانان)، در عقدنامه عندالمطالبه قیدشده باشد، این قید صحیح است؟
عدم توانایی پرداخت زوج قرینه است بر اینکه منصرف به عندالقدرة والاستطاعة می شود و دادگاه ها هم نباید حکم عندالمطالبه را پیاده کنند؛ مانند جایی که مهریه مثلاً 200 سکه است و زوج قطعاً نمی تواند آن را در یک روز یا یک هفته بپردازد.
برداشتن مهریه از اموال شوهر بدون اجازه
اگر مرد مهریه زن را نپردازد زن میتواند بدون اذن شوهرش مقدار بسیار کم نسبت به مهریه اش از اموال او بردارد؟
در صورتی که منشاء فسادی نشود مانعی ندارد.
ادّعای صوری بودن معامله و بخشش مهریه
زنوشوهری زمینی را مشترکا خریداری کردهاند، زن یکسوم مبلغ را پرداخت کرده ولی سه دانگ زمین به نام او شده است، برای این زمین به نام هردوام گرفتهشده است، ولی بعداً شوهر ادعا میکند که بهصورت صوری زمین را به نام او کرده است و اگر زن میخواهد سه دانگ زمین برای او باشد، باید مهریهی خود را ببخشد، آیا این ادعا صحیح است و شوهر میتواند تصرف نماید؟
در فرض سؤال، ادّعای صوری بودن از سوی شوهر وجهی ندارد.
استفاده از حق حبس در صورت ناتوانی جنسی مرد
زوجه از شوهر خود تمکین نموده، ولى زوج قدرت نزدیکى با وى را، به علّت عدم قدرت جنسى نداشته است، زوجه اکنون تمکین مجدّد خود را از شوهر، منوط به دریافت کلّاً مهریّه مینماید، آیا به علّت عدم دخول، حقّ زوجه به قوّت خود باقى بوده یا بهصرف تسلیم، حقّ مزبور ساقطشده است؟
حقّ زوجه درگرفتن مهریّه قبل از تمکین مجدّد ثابت است، مشروط بر اینکه مهر حال بوده باشد، نه بر ذمّه زوج.
حکم مهریههای سنگین
مهریه هایی که بسیار سنگین است و در آینده نیز قدرت پرداخت آن پیدا نمی شود چه حکمی دارد؟
تعیین مهریهی سنگین حرام نیست اما کار مناسبی نیست و مهریههای فوقالعاده سنگين که نشان از سفاهت زوج میدهد، يا قرينه بر عدم قصد جدي نسبت به آن است باطل است و تبديل به مهرالمثل میشود، ولي اصل عقد درهرحال صحيح است.
ادعای شوهر به هدیه بودن مالی که در هنگام عقد به همسر داده
در مهریه ی دخترم طبق قرار قبل از عقد یک دستگاه اپارتمان70 متری طی صورت جلسه کتبی و امضای بیش از بیست نفر شهود و قید کلیه ی مشخصات اپارتمان تعیین کردیم ولی بعلت اماده نبودن قباله ی اپارتمان صبح روز عقد و قبل از عقد محضری طی یک و کالتنامه ی محضری از طرف داماد وکالت بلاعزل و عدم ضم وکیل و تام الاختیار اپارتمان مزبور را دراختیار دخترم قرار داده ولی بعلت عدم سازش و تقاضای طلاق از طرف داماد اکنون ادعای هبه و استرداد اپارتمان را از طریق دادگاه نموده است در صورتیکه نه هبه نامه ای چه محضری و چه مابین وجود ندارد و وکیل نامبرده از دادگاه تقاضای لغو وکالت نامه نموده است ؟
در صورتی که قبل از عقد توافقی بر آپارتمانی با مشخصات معین شده جزء مهریه محسوب می شود و وکالتنامه برای سهولت امر بوده و تاثیر خاصی ندارد.
بخشیدن مهریهای که حج تمتع است
اگر مهرخانمی حج تمتع باشد میتواند ببخشد؟
درصورتیکه مهریّه حداقل به مقدار هزینههای حج باشد و مطالبه آن از شوهر مشکل خاصی برای زن ایجاد نکند، مستطیع محسوب میشود و باید برای دریافت آن و ثبتنام حج اقدام کند.
حکم حق حبس در صورت ازاله ی بکارت بهصورت اجبار
آیا حقّ الحبس با ازاله بكارت هرچند بهصورت اجبارى ساقط میگردد؟
در فرض سؤال، زوجه میتواند تازمان دريافت مهريه ازتمكين خوددارى نمايد و اگر زوج قادر نيست، تقسيط میشود و با قسط اوّل بايد تمكين كند.
معیار تعیین مهرالمثل
نحوهی محاسبه مهرالمثل چگونه است؟ آیا باید برای تعیین آن مقایسهای بین اماثل و اقران و اقارب صورت پذیرد؟
معیار مهرالمثل این است که ببینید در عرف محل چنین زنی با چنین شرایطی به تصدیق افراد آگاه معمولاً چقدر مهر دارد و اگر عرف محل از مسیر صحیح منحرف باشد باید عرف محلهای دیگر را در نظر گرفت.
تفاوت قانون با شرع در اختیار زوجه برای تعیین مقدار مهریه
طبق مسائل فقهی اگر در ضمن عقد نکاح به زوجه اختیار تعیین مهریه داده شود، زوجه اختیار این را ندارد که بیشتر از مهر السنه تعیین کند ولی در قانون مدنی کشورمان که باید برگرفته از شرع مقدس ما باشد عکس این عمل آمده است که این میزان نباید بیشتر از مهرالمثل باشد، آیا قانون گذاران ایران این اختیار را دارند که عکس شرع مقدس عمل کنند؟
در شرایط فعلی نباید بیش از مهر المثل باشد.