معاشرت با زرتشتیان
حکم مراوده و معاشرت با زرتشتیان چیست؟
زرتشتیان اهل کتاب هستند و معامله با آنها اشکالی ندارد ولی نمیتوانید از غذاهای گوشتی آنها استفاده کنید مگر اینکه از بازار مسلمانان تهیهشده باشد.
زرتشتیان اهل کتاب هستند و معامله با آنها اشکالی ندارد ولی نمیتوانید از غذاهای گوشتی آنها استفاده کنید مگر اینکه از بازار مسلمانان تهیهشده باشد.
قطعاً چنین فردی در اشتباه است و باید او را ارشاد کرد.
این کار را ترک کنید.
گاهی مکلف علم به ثبوت حکم ضروری در دین اسلام دارد و میداند آنها پیامبر آورده است، معذلک انکار میکند، این انکار منجر به تکذیب پیامبر صلی الله علیه و آله میشود و کافر است؛ ولی گاهی اعتقاد به عدم ثبوت حکم ضروری در اسلام دارد و طبیعتاً معتقد است که پیامبر آنها نیاورده است هرچند درواقع در دین اسلام چنین حکمی ثابت است، این شخص هرچند منکر ضروری است ولی از آنجا که پیامبر را تکذیب نکرده است کافر محسوب نمیشود، مثلاً در اوایل اسلام اگر از کسی از حرمت ربا سؤال میشد، میگفت: اشکال ندارد؛ گمان میکرد مانند معاملات دیگر است و حرام بودنش را انکار میکرد و میگفت پیامبر چنین حکمی را نیاورده است، بنابراین در اینجا چون علم نداشت انکار پیامبر محسوب نمیشد.
مرتد ملی چند حکم متفاوت با مرتد فطری دارد. نخست اینکه اول او را توبه میدهند اگر توبه نکرد حکم قتل اجرا میشود، دیگر اینکه اموال او میان ورثه تقسیم نمیشود مگر زمانی که بمیرد یا کشته شود، سوم اینکه زوجهاش عده طلاق نگه میدارد درحالیکه زوجه مرتد فطری عده وفات نگه میدارد.
كسى كه ضرورى دين اسلام يعنى چيزى را كه همه مسلمانان مىدانند (مانند معاد روز قيامت و واجب بودن نماز و روزه و امثال آن) را منكر شود، چنانچه ضرورى بودن آن را بداند، كافر است و اگر در ضرورى بودن آن شك دارد كافر نيست، ولى احتياط مستحب آن است كه از او اجتناب شود.
حرکت جوهری دارای مفهوم صحیح نیز میباشد و به فرض که کسی مفهوم اشتباه آن را بگوید کافر نیست.
کفار به چهار گروه تقسیم میشوند:گروه اول: کفار ذمیآنها اهل کتابی هستند که در کشور اسلامیزندگی میکنند و پیمان ذمه دارند. یعنی با مسلمانآنهمزیستی مسالمتآمیز دارند و به قوانین اسلام احترام میگذارند و در صورت درخواست حکومت اسلامی، جزیه میپردازند که در شرایط فعلی همان مالیات است و حکومت اسلامی، جان و مال و ناموس آنها را مانند سایر شهروندان حفظ میکند.گروه دوم: کفار معاهَدکفاری که خارج از کشورهای اسلامی هستند ولی با مسلمانان عهد و پیماندارند و در زمان حاضر، مبادله سفیر و کاردار و مانند آن نوعی عهد و پیمان محسوب میشود. مسلمانان با این گروه نیز با مسالمت و رعایت حقوق یکدیگر مراوده میکنند.نکته: کفار مستأمن که موقتاً از حکومت اسلامی طلب امنیت میکنند و با دریافت ویزا و پذیرش گذرنامه آنها توسط حکومت، وارد کشور میشوند را جزء گروه دوم میشماریم. زیرا استیمان، نوعی عهد و پیمان است هرچند با آنها مبادله سفیر و نماینده نداشته باشیم. بنابراین جهانگردها و امثال آنها حتی از کشورهای محارب که ویزا میگیرند و وارد کشور میشوند، باید در امنیت کامل باشند.گروه سوم: کفار مهادِنکفاری که نه با مسلمانان عهد و پیمانی دارند و نه در جنگ هستند؛ مانند بعضی از کشورها که در زمان حاضر هیچ ارتباطی با مسلمانان ندارند، این گروه نیز در امنیت قرار دارند. قرآن مجید میفرماید: «لایَنْهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِین» آنها مصداق این آیه هستند و بهصراحت قرآن (لاینهاکم)، میتوان حتی به آنها نیکی کرده و باید عدالت را درباره آنها رعایت نمود و در امنیت باشند. هرچند عهد و پیمانی با مسلمانان ندارند.گروه چهارم: کفار محاربکفاری که در حال جنگ با مسلمانان هستند یا به محاربین کمک میکنند. در عصر ما بعضی کشورها مانند اسرائیل و برخی دیگر از کشورها مستقیم با مسلمانان در حال جنگ هستند و بعضیها هم به آنها کمک میکنند.در مورد شهروندان این کشورها، آنهایی که به حکومت کمک میکنند، در حکم محارب هستند مانند مردم اسرائیل که با ساخت شهرکها و سکونت در آنها و خوشحالی در شکست مسلمانان سبب کمک و تقویت اسرائیل هستند.ما مسئول حفظ امنیت این گروه نیستیم. ولی نباید جز به سربازان و مهاجمین آنها، آنهم در میدان جنگ، آسیب رساند. همانطور که پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) فرمودند: «افرادی که در میدان جنگ نیستند وزنان و پیرمردها و بچهها را از بین نبرید و اموالشان را آتش نزنید و ...» برخلاف عمل تأسفبار وهابیهای تندرو که اقدام به نابودی افراد بیگناه و حتی مسلمانان میکنند. و نیز به همین دلیل، ما اجازه تولید و استفاده از سلاحهای کشتارجمعی و بمب اتم را نمیدهیم. چون غیر جنگجویان را هم هدف قرار میدهد.
دادن قرآن به دست كافر اگر موجب بیاحترامی است حرام است و اگر اميد هدايت او برود، يا براى تبليغ اسلام باشد جايز، بلكه گاهى واجب است.
نسبت به مساجد احتیاط آن است که وارد هیچکدام نشود مگر برای اهداف ضروری مثل دعوت آنها بهسوی اسلام و همچنین حرمهای ائمه علیهمالسلام.
چنین حقی ندارد و این برخلاف شرع و سزاوار عذاب است ولی مرتد نمیشود.