عدم لزوم قبول بدهکار در بخشیدن طلب
آیا میشود بدون قبول بدهکار از طلب يا حقّ خود گذشت؟
اگر شخص بخواهد از طلب يا حقّ خود بگذرد قبول كردن طرف لازم نيست و این یعنی ابراء که عبارت است از صرفنظر کردن از طلبی که دارد بیآنکه صلح مصطلح باشد.
اگر شخص بخواهد از طلب يا حقّ خود بگذرد قبول كردن طرف لازم نيست و این یعنی ابراء که عبارت است از صرفنظر کردن از طلبی که دارد بیآنکه صلح مصطلح باشد.
اگر جنسى را نقداً مصالحه كند چنانچه در پرداختن عوض تأخير نمايد در همان روز اوّل حقّ فسخ براى طرف ديگر ثابت است و احتياج به گذشتن سه روز ندارد مگر اینکه در ضمن قرارداد صلح شرط فسخ کنند و یا فسخ با رضایت طرفین باشد.
صلح صحيح نيست و بدهكار نسبت به مقدار اضافى مديون است، مگر اينكه چنان چه طلبکار مقدار طلب خود را هم مىدانست باز به اين صلح راضى میبود.
در مصالحه حيوان حقِّ فسخ در سه روز اوّل ثابت نيست مگر اینکه در ضمن قرارداد صلح شرط فسخ کنند و یا فسخ با رضایت طرفین باشد.
اگر اين صلح را بهعنوان بعد از مرگ سفارش كرده، وصیت محسوب مىشود و فقط در یکسوّم اموالش موثّر است؛ و اگر صلح قطعى در حال حيات كرده و تحويل داده، كسى در آن حقّى ندارد؛ زيرا انسان تا زنده است حقّ تصميمگيرى در اموال خود را دارد.
اگر كسى بخواهد طلب خود را در برابر چيزى يا بدون عوض، به ديگرى (غیر از بدهکار) صلح كند، در صورتی صحيح است كه بدهکار قبول نمايد.
هر اقدام عملى كه بهوضوح نشان دهد طرفين مىخواهند بهوسیله آن صلح و سازش كنند كافى است.
صلح را مىتوان با صيغه عربى يا فارسى يا هر زبان ديگرى خواند.
اگر منافع آن را در حال حیات به او صلح کرده و شرط نموده که بعد از وفات او، در میان ورثه تقسیم شود، حق نداشته است عین آن را به کسى بدهد.
آن دسته از صلحها که عملاً به معنای بیع است تمام احکام بیع را دارد، بنابراین حق شفعه جاری است.
اگر در مجلس مصالحه بعد از تمام شدن صلح يكى از دو طرف پشيمان شود حقِّ فسخ ندارد مگر اینکه در ضمن قرارداد صلح شرط فسخ کنند.