شک در صحت انتخاب مرجع تقلید
کسی که بعد از مدتی شک کند که تقلید او صحیح بوده یا نه تکلیفش چیست؟
هرگاه مدّتى تقليد كرده امّا نمىداند تقليد او صحيح بوده يا نه نسبت به اعمال گذشته اشكالى ندارد، (اعمالی که در گذشته انجام داده محکوم به صحت است هرچند نسبت به صحت تقلید شک داشته باشد زیرا شک بعد از عمل صحیح نیست و قاعده فراغ جاری میشود امّا براى اعمال فعلى و آينده بايد تقليدش را صحيح كند ولی درجایی که اصلاً تقلید نکرده اگر اعمال سابق، مطابق فتواى مجتهد انتخابیاش باشد صحيح است وگرنه نظر مرجع خود را درباره آن سؤال کرده و مطابق آن عمل میکند.)
امکان اجتهاد مطلق
آیا در این عصر که مسائل و مشکلات زندگى انسانها بسیار گسترده و پیچیده شده و قدرت یافتن بر استنباط احکام این مسائل نیاز به احاطه بر علوم و اطلاعات گستردهای دارد کسى میتواند به رتبه اجتهاد مطلق نائل شود؟
البتّه امکانپذیر است و بهترین دلیل بر امکان، وقوع آن است که ما در حوزههای علمیّه شاهد و ناظر آن هستیم.
تبعیت از مجتهدی که دو عالم خبره شهادت بر اعلمیت او دادهاند
اگر دو عالم عادل خبره بگويند: «زيد اعلم است» و يك عالم عادل خبره بگويد: «عمرو اعلم است» و يك عالم عادل خبره ديگر بگويد: «بكر اعلم است» در اين صورت آيا حتماً بايد از زيد تقليد كرد، يا چون يك عالم عادل خبره گفته عمرو اعلم است و عالم عادل خبره ديگر بكر را اعلم مىداند، اینها رویهم میشوند دو عالم عادل خبره و درنتیجه بين نظر اين دو عالم عادل خبره و نظر دو عالم عادل خبرهاى كه زيد را اعلم مىدانند تعارض پيش مىآيد و شخص مخيّر است كه از هرکدام از اين سه نفر تقليد نمايد؟
از عالمى كه دو خبره بر اعلمیت او شهادت دادهاند تقليد مىكند.
احتیاط واجب و مستحب
فرق احتیاط مستحب و احتیاط واجب چیست؟
در جايى كه مجتهد صريحاً فتوا ندارد، بلكه مىگويد احتياط آن است كه فلان گونه عمل شود، اين احتياط را «احتياط واجب» مىگويند و مقلّد يا بايد به آن عمل كند و يا به مجتهد مساوی یا مجتهدی که بعد از مرجع تقلید فرد، اعلم از دیگر مجتهدان باشد مراجعه نمايد ولی اگر فتواى صريحى داده، مثلاً گفته اقامه براى نماز مستحب است، سپس گفته احتياط آن است كه ترك نشود، اين را «احتياط مستحب» مىگويند و مقلّد میتواند به آن عمل كند يا نكند.
وارد شدن مرجع در موضوعات
آیا ورود در موضوعات از شئون مرجعیت است؟
در بسیاری از موارد از شئون مرجعیت است زیرا مرجع هم صاحب فتوا است و هم صاحب حکم در موضوعات؛ و داستان معروف تنباکو مصداق روشن این مطلب است.
عدم اطلاع مجتهد از مسائل روز جامعه
آیا از مجتهدى که در مسائل روز جامعه و سیاست داخلى و خارجى کشور آگاه نیست ولى داراى شرایطى که در رساله عملیّه ذکرشده میباشد، تقلید جایز است؟
جایز است به شرط آن که فتاواى او موجب مفسده ای در جامعه اسلامى نگردد.
ناشناس بودن مرجع اعلم به علت عدم قدرت بیان
آیا مردم نسبت به مرجعى که ناشناخته مانده چون قدرت بیان نداشته است مسئول هستند؟
درست است که قدرت بیان باعث معرفى شخص است امّا اگر کسى بیانى نداشت و مقام علمى او مجهول ماند و بعد از فحص نیز مقام علمى او روشن نشد مردم نسبت به او وظیفهای ندارند، مانند گنجى است که شناختهنشده و کسى در برابر آن گنج وظیفهای ندارد.
تفاوت جاهل قاصر و مقصر نسبت احکام
فرقى بين جاهلی که دسترسی به کسی یا چیزی ندارد تا علم پیدا کند و کسی که دسترسی دارد ولی پیگیری نکرده در کدام موارد از احکام میباشد؟
در شروطى كه شرط واقعى هستند فرقى بين جاهلی که دسترسی بهجاهل قاصر (کسی یا چیزی ندارد تا علم پیدا کند) و جاهل مقصر (کسی که دسترسی دارد ولی پیگیری نکرده) نيست و فقدان اين شروط درهرصورت عمل را باطل مىكند، مانند طهارت از حدث يا استقبال قبله به معناى اينكه پشت به قبله نباشد همچنين وقت نماز و يا اركان نماز امّا بعضى شروط، شرط علمى هستند و در آنها ملاك علم مكلّف است. در هنگام فقدان اینگونه شروط بين جاهل قاصر و مقصر فرق است و فقط جاهل قاصر معذور مىباشد مثل طهارت از خبث يا شرايط لباس مصلى يا افعالى در نماز كه ركن نيستند.
عدمکفایت احتمال اعلمیت
آيا احتمال اعلميت در انتخاب مرجع تقلید كفايت میکند.
کافی نیست و ملاك يقين است.
انتخاب مرجع تقلید بدون تحقیق
اگر کسی بدون تحقيق كافى از مجتهدى تقليد نموده باشد بعداً آگاه به مسئله تقلیدشده حال تکلیفش نسبت به اعمالی که قبلاً انجام داده چیست؟
اگر کسی بدون تحقيق كافى از مجتهدى تقليد نموده باشد و مطابق فتوای او عمل کرده، سپس بفهمد تقلیدش صحیح نبوده باید مرجع تقلید خود را عوض کند در این صورت اگر اعمال سابق، مطابق فتواى اين مجتهد باشد صحيح است وگرنه نظر مرجع خود را درباره آن سؤال کرده و مطابق آن عمل میکند.
داشتن اجتهاد برای تشخیص اعلم
براى تشخیص اعلم، آیا اهلفن باید مجتهد باشند؟
اجتهاد در اهل خبره براى تشخیص اعلم شرط نیست.